اشتباهات رایج در برندینگ و راههای اجتناب از آنها
برندینگ نهتنها یک استراتژی برای بازاریابی است بلکه راهی برای ایجاد هویتی منحصر به فرد در ذهن مشتریان است. برندینگ موفق، برند را در ذهن مشتریان ماندگار میکند و ارتباطی پایدار ایجاد مینماید. با این حال، بسیاری از برندها در فرآیند برندینگ خود با اشتباهات رایجی مواجه میشوند که میتواند به اعتبار آنها آسیب بزند. در این مقاله، به بررسی اشتباهات رایج در برندینگ و راههای اجتناب از آنها میپردازیم و برای هر مورد، مثالهایی واقعی از برندهای موفق و ناموفق ارائه میدهیم.
1. عدم شفافیت در هویت برند
هویت برند باید به وضوح بیانگر ارزشها، ماموریت و مزایای اصلی آن باشد. برندهایی که هویت واضحی ندارند، نمیتوانند پیامی ثابت و قابل شناسایی به مشتریان منتقل کنند. این امر باعث میشود مشتریان نتوانند رابطهای عاطفی با برند برقرار کنند.
مثال: برندهایی مانند ابری که در ابتدا خدمات متنوعی ارائه میدادند، به دلیل عدم تمرکز و تعریف واضح برند خود، با مشکلاتی در جلب توجه و ایجاد ارتباط با مشتریان مواجه شدند. در مقابل، برند **اپل**، با تعریف دقیق هویت خود به عنوان یک برند نوآور و متمرکز بر طراحی و کیفیت، توانسته است ارتباطی عمیق با مخاطبان خود برقرار کند.
راه حل: برای اجتناب از این اشتباه، برند خود را بهطور دقیق شناسایی کرده و تمام پیامها و محتوای برند را بر اساس آن هویت ساخت. از تعریف واضح ماموریت، چشمانداز و ارزشها استفاده کنید و این موارد را در تمامی کانالهای ارتباطی خود تکرار کنید.
2. ناهماهنگی در برندینگ آنلاین و آفلاین
یکی از مشکلات عمدهای که برندها با آن مواجه میشوند، عدم هماهنگی در هویت برند در بسترهای مختلف است. این ناهماهنگی میتواند باعث سردرگمی مشتریان شود و اعتبار برند را تضعیف کند.
مثال برند Zara
به دلیل حضور قوی و هماهنگ خود در فروشگاههای فیزیکی و فضای آنلاین، توانسته است تجربهای مشابه را برای مشتریان فراهم کند. اما برندهایی مانند Gap در بازهای از زمان نتوانستند هماهنگی بین فروشگاههای آنلاین و فیزیکی خود را حفظ کنند که این مساله بر تجربه مشتری تاثیر منفی گذاشت.
photo
راهحل: طراحی لوگو، رنگها، سبک نوشتار و سایر عناصر برندینگ باید در تمامی بسترها مشابه و هماهنگ باشد. ایجاد دستورالعملهای برندینگ که شامل تمامی نکات مربوط به هویت برند باشد، میتواند به ایجاد ثبات در برندینگ کمک کند.
3. عدم توجه به نیازها و خواستههای مشتریان
برندهایی که فقط بر روی تولید محصولات یا خدمات تمرکز میکنند و به نیازهای واقعی مشتریان توجهی ندارند، نمیتوانند در بازار رقابتی موفق باشند.
مثال برند Kodak
زمانی که در دنیای عکاسی دیجیتال تحولاتی رخ داد، نتوانست نیازهای جدید بازار را شناسایی کرده و به تحول خود سرعت دهد. این عدم توجه به تغییرات و خواستههای جدید مشتریان باعث افت برند و شکست آن در بازار شد.
راهحل:برای جلوگیری از این اشتباه، برند باید به طور منظم تحقیقات بازار انجام دهد و بازخوردهای مشتریان را جمعآوری کند. استفاده از ابزارهای آنالیز داده و نظرسنجیهای آنلاین میتواند به برندها کمک کند تا خواستهها و نیازهای مشتریان را بهطور دقیقتر درک کنند و محصولات خود را بر اساس آنها بهینهسازی کنند.
4. استفاده از پیامهای مبهم یا پیچیده
پیام برند باید ساده، صریح و قابل درک باشد. پیامهای مبهم یا پیچیده نمیتوانند ارتباط موثری با مشتریان برقرار کنند و پیام برند را مخدوش میسازند.
مثال برند Godaddy
در ابتدای کار خود با استفاده از پیامهای پیچیده و تبلیغات پر از شوخیهای غیرمرتبط، نتوانست پیامی قوی و ساده به مشتریان خود انتقال دهد. پس از تغییر استراتژی و سادهسازی پیامهای خود، موفقیت بیشتری کسب کرد.
راهحل: پیام برند باید بهگونهای طراحی شود که مخاطب بتواند در کمترین زمان مفهوم آن را درک کند. استفاده از زبان ساده و پرهیز از اصطلاحات پیچیده، کلید موفقیت در این زمینه است.
5. عدم تطابق با تغییرات بازار و روندهای جدید
در دنیای کسبوکار، روندها و نیازهای بازار به سرعت تغییر میکنند. برندهایی که قادر به انطباق با این تغییرات نباشند، از رقبای خود عقب میافتند.
مثال برند Blockbuster
که زمانی یکی از پیشگامان صنعت اجاره فیلم بود، نتوانست با تغییرات دیجیتال و ظهور سرویسهای استریم مانند Netflix سازگار شود و در نهایت شکست خورد.
photo
راهحل: برندها باید به طور مداوم روندهای بازار را رصد کرده و خود را با آنها تطبیق دهند. این کار میتواند شامل بهروزرسانی تکنولوژی، بازنگری در استراتژیهای بازاریابی و حتی تغییر در محصولات و خدمات باشد.
6. نادیده گرفتن بازخورد مشتریان
برندهایی که بازخورد مشتریان را نادیده میگیرند، به تدریج مشتریان خود را از دست میدهند. بازخورد مشتریان، اطلاعات ارزشمندی است که میتواند به بهبود کیفیت محصولات و خدمات کمک کند.
مثال برند : Amazon
با استفاده از سیستم نظرسنجی و جمعآوری بازخوردها، توانسته است به سرعت نقاط ضعف خود را شناسایی و آنها را برطرف کند و در نتیجه، مشتریان وفاداری بسازد.
راهحل: برند باید بازخوردهای مشتریان را به عنوان منبعی ارزشمند برای بهبود در نظر بگیرد. استفاده از ابزارهای CRM و سیستمهای آنالیز نظرات مشتریان میتواند به برندها کمک کند تا بازخوردها را جمعآوری و تجزیهوتحلیل کنند و تغییرات لازم را اعمال کنند.
7. تمرکز بیش از حد بر روی فروش و نادیده گرفتن ارزش برند
تمرکز تنها بر روی فروش میتواند باعث شود برند فاقد هویت و ارزشهای اصلی خود باشد. مشتریان امروزی به برندهایی که ارزشهای مشترک با آنها دارند، علاقهمندند.
مثال برند Patagonia
به دلیل تمرکز بر روی مسئولیت اجتماعی و حفاظت از محیط زیست، توانسته است ارتباطی عمیق با مشتریان خود برقرار کند و از این طریق وفاداری بالای آنها را جلب کند.
راهحل: برند باید نشان دهد که چگونه میتواند به زندگی مشتریان ارزش افزوده بدهد و تنها بر روی فروش تمرکز نکند. این کار شامل فعالیتهای اجتماعی، پروژههای محیطزیستی و برنامههای خیریه میباشد.
نتیجهگیری
برندینگ یک فرآیند پیچیده و نیازمند توجه به جزئیات است. اجتناب از اشتباهات رایج در برندینگ میتواند به برندها کمک کند تا تصویری قوی و پایدار در ذهن مشتریان ایجاد کنند. با شفافیت در هویت برند، همگام بودن با تغییرات بازار و توجه به نیازهای مشتریان، برندها میتوانند به موفقیت دست یابند و از رقبا متمایز شوند.